چندی تا نتایج اولیه

نیازی ب بیان نیس ک چندی دگر تایم اعلام نتایجه و استرس این نتایج احتمالی ذهنی و یا عدم حصول چیزی ک بهش فک میکردی مرد روزای سخت رو هم از پا در میاره 

هر شب خواب اینو میبینم ک نتایج اومده یا دارم کنکور میدم و...

فک کردن ب اینک من دو سال کنکور دادم و ب دامپزشکی مشهد راه پیدا کردم و بعد ی سال برای بلندپروازی هام انصراف دادم تو خونه ای ک کسی تحصیلات دانشگاهی نداره و نتیجه ذهنی شون از اینک تو داری س ساله کنکور میدی اینه ک مغزت گنجایشی بیش از این نداره در حالی ک دوستان و هم کلاسی های سابق و حال حاضر ب نبوغت معترفن اعصابتو ب هم میریزه 

هر آن با خودت درگیری ک اگ نتایج بیاد و شرایط چیزی ک مد نظرته بیاد چی میشه خودمو وقف علم میکنم و میرم یکی از پزشکی های مطرح کشور و با تمام وجود در این مسیر تلاش میکنم ی بار با خودت فک میکنی اگ چیزی ک میخوام نشه چی زیست اون چیزی ک میخواسم در نیومد نکنه زمینم بزنه برگردم همون دامپزشکی و یا مجبور بشم برم شهرستان ب کتابت و قرائت مشغول باشم! باز با خودم میگم ببین همون دامپزشکی هم بری چیزی رو از دست ندادی تلاشتو کردی و این ی سال رشد کردی همین رشد مزد کارت بود باز فک میکنم نکنه نتایج بیاد و امسال سهمیه ها نسبت ب نود و پنج بیشتر شده زمینمون بزنه چیزی ک میخوام نشه 

همه اینا ب کنار خواسه باشی ب ازدواج و تشکیل خانواده هم فک کنی کارو سختتر میکنه

از طرفی کارمم هس هر روز باید برای ب دست اوردن پول، حداقل پول تو جیبی درگیر باشم 

قبلا حرف و سطح فکر دیگران درمورد خودم برام مهم بود ولی چندی بعد ملتفت شدم کاصن اونا درکی از زندگی و افکار من ندارن من میتونم با کتابام و کلی چیزای خوب دنیامو پر کنم 

البته هست کسی ک منو درکم میکنه;)

امیدوارم نتایج چیزی بشه ک صلاح دنیا و آخرتمو توام با هم دربرداشته باشه

کنکور و درس و دانشگاه و مشاوره و جزوه......