پیرمرد و دریا

پیرمرد برای اینک چیزی کشف کنه ک تا حالا کشف نکرده و برای اینک چیزی رو تجربه کنه ک تا حالا کشف نکرده باید ب ورای اون جایی بره ک تا حالا میرفته 

عمر زیادی رو از خدا گرفته ولی خو هیچ وقت با وجود این زمان طولانی پاشو فراتر از معمول نذاشته

84 روز صیدی گیرش نمیاد 84 روز با مختصر غذایی سر میکنه و این 84 روز براش انگیزه ای میشه ک بره و کاری رو بکنه ک تا حالا نکرده تا چیزی رو ب دست بیاره ک تا حالا ب دست نیورده 

این محدودیت عامل پیشرفتش میشه نیرو محرکه ای میشه ک ب جلو هولش میده

ولی اگر هر روز برای صید داره میره ب خاطر عشقه ب صیده ک داره میره ن ب خاطر اینک هر چ سری تر لقمه غذایی ب دست بیاره یا پولی ب جیب بزنه 

ب خاطر عشقه ب صیادیه ک ب دل دریا میزنه

هر شب مکالمه رو ترتیب میده ک توش تظاهر ب مرفه بودن میکنه؛ ما انسانها خیلی راحت میتونیم خودمونو با چن تا حرف گول بزنیم و محدودیتها و فشار ها رو نادیده بگیریم 

میره ب دریا اول از همه ک جایی ک نرفتن و نرفته میره بدون ترس و دلهوره ب عشق و شوق صیدی ک میخواد بکنه 

ب خودش وعده داده ک امروز ورق برگشته و بخت و اقبال با منه ب خودش تلقین کرده ک امروز بهترینا منتظر منه من ب این اصل شاید اعتقاد نداشته باشم ک با خواستن ی چیزی از ته قلب ی سری امواج صادر میکنی ک همون چیزو ب سمت تو جذب میکنه ولی خو خیلیا ب این قضیه اعتقاد دارن 

با ماهی بزرگی روبرو میشه پیرمردی ک دست تنهاست و وسیله و ابزار انچنانی هم نداره زور و بازو سابق رو هم نداره با ی ماهی روبرو میشه ک تو هیچ دوره ای از روزگار جوونیش همچین چیزی رو تجربه نکرده 

با این اوصاف از بزرگی هدف خودشو نمیبازه و پا پس نمیکشه و سی میکنه از تمام ترفندهایی ک بلده استفاده کنه برای اینک ب هدفش برسه با اینک امکانات خوبی نداره و با اینک نیروی جوونیش رو نداره 

مدت زیادی با استفاده از این ترفندها استقامت میکنه مدت خیلی خارج از حد معمول دست و پنجه نرم میکنه و همین باعث موفقیتش میشه 

همین پیرمردی ک امکانات انچنانی نداره و زور و بازو انچنانی نداره با ایستادگی میتونه ب هدفی ک در سر داره برسه 

ب دست اوردن ی چیزی ی چیزه نگه داشتن اون ی چیز دیگ اس 

تمام سیشو میکنه و از تمام توانش استفاده میکنه ک صید رو ب سلامت برسونه همه کارا رو درس انجام میده ولی بازم نمیتونه چیزی رو ک صید کرده از دست بمبکها نجات بده

گاهی وقتا تمام کارا رو درس انجام میدی ولی چیزی ک میخوای نمیشه و ب اون هدفی ک در نظر گرفتی نمیرسی

ولی این تعبیر رو ب کار بردن ک پیرمرد تا وقتی ک دنبال عشق و علاقه اش ب خاطر نفس صیادی تلاش میکنه ک ی ماهی صید کنه ک صیاد بودن خودشو حفظ کنه خوب پیش میره و با تلاش ب بهترینا میرسه ولی همینک رویه فکریشو عوض میکنه و ب این فکر میکنه ک ماهی رو بره بفروشه و پولی ب جیب بزنه ورق برمیگرده و همون ماهی ک با اون همه مشقت ب دست اورده رو نمیتونه نگه داره 

انسان همیشه باید با عشق زندگی کنه دنبال این باشه ک خودشو بیشتر بشناسه و خودشو کشف کنه مادیات و اینا کم کم خودش درس میشه نباید اهداف والا رو ب مادیات الوده کرد

با اینک نمیتونه ماهی رو کامل برسونه ب ساحل ولی از عظمت کارش چیزی کم نمیشه

نفس کار و عظمتش باقیس فقط مادیاتش و پولی ک میتونس ب جیب بزنه فاکتور گرفته شد:/

کنکور و درس و دانشگاه و مشاوره و جزوه......